حکومت شمار معدودی که در اقلیت به سر می برند، لکن به سبب حوادث مختلف قدرت را به دست دارند، اصطلاحاً ” چند تن سالاری” نامیده می شود.
ارسطو صورت صالح این گونه رژیم ها را ” آریستو کراسی” و شکل فاسد آن را ” الیگارشی” نامیده است.
در رژیم های ” چندتن سالاری”، حکومت مختص گروه و طبقهای در جامعه است که از خصلت ویژه و بارزی برخوردار هستند.
این خصلت ها می تواند جنبه های مختلفی داشته باشد، جنبه هایی از قبیل: طبقه نخبگان یا زبدگان، طبقه زمین داران یا فئودالیسم، طبقه ثروتمندان یا پلوتوکراسی، طبقه نجبا یا اشراف زادگان، طبقه روحانیون و طبقه نظامیان.
برخی از اشکال حکومت های چند سالاری مورد بررسی قرار خواهدگرفت؛
واژه آریستو کراسی از واژه یونانی” آریستوس” به معنی” بهترین” گرفته شده است. در این رژیمها، قدرت سیاسی در دست طبقه اجتماعی ای است که شایستگی و زبدگی آنها در قیاس با دیگران مشخص است. آریستو کراسی براندیشه برتری طبیعی یا اکتسابی حاکمان تکیه داشته است. چنین حکومتی، در عین حال، از خصلت های فردی و اوضاع اجتماعی نشات میگیرد؛ یعنی ضمن اینکه این طبقه اقلیت برای خود نوعی برتری ذاتی و طبیعی قائل هستند شرایط اجتماعی و اعتقادی مردم هم میتواند در به قدرت رسیدن آنها بسیار تاثیرگذار باشد. برای مثال، در به قدرت رسیدن روحانیون مسیحی این تفکر کاملاً عینیت داشت. ارسطو برای برجسته کردن خصلتهای آریستو کراسی، برعامل دارایی و مکنت تاکید فراوان داشت و لذا به گمان ایشان، حکومت یک اقلیت فقیر و تنگدست جنبه چند تن سالاری ندارد. شایان ذکر است که نجبا و اشراف ممکن است ریشه نظامی و سپاهیگری داشته باشند مانند: شوالیه های اروپایی یا قزلباش عصر صفوی
گاهی آریستوکراسی بر مبنای زمینداریهای بزرگی است که بر جامعه اعمال قدرت می کنند. اینگونه رژیم ها در برهه خاصی از تاریخ به وجود آمدهاند. حکومت در این نوع رژیم ها به دست آنهایی است که بزرگترین مظاهر اقتصاد یعنی زمین و کشاورزی و دامداری را در اختیار دارند. بحث ارباب رعیتی درایران کاملاً با حکومت فئودالی، که در برهه ای از تاریخ در اروپا وجود داشت، متفاوت بوده است.
حکومت ثروتمندان یکی دیگر از جلو ههای چندتن سالاری بود که آثار آن حتی پس از انقلاب ها نیز در جوامع اروپایی دیده می شود. از این دیدگاه، شهروند واقعی کسی بود که به سبب امکانات مالی می توانست در سال میزان یعنی درآمد داشته باشد و یا اینکه تا حدود مشخصی مالیات بپردازد.
رژیمی سیاسی ای است که با ظواهر همه سالاری و توده ای، اقتدار حزب واحد خود را بر همه تحمیل می نماید و به دیگر گرایش های سیاسی امکان تجلی و تظاهر نمی دهد؛ در این حالت حزب واحد پس از مدتی به صورت تنها حزب جامعه درآمده و درون رسوم و عادات الیگارشی به منصفه بروز خواهد رسید. برخی حقوقدانان معتقدند که حزب واحد، جزو مونوکراسی های جدید و توده ای است قاعدتاً دستگاه حزبی نهایتاً به صورت کامل مقهور رهبری می شود، که بصورت بلامنازعی قدرت را در اختیار دارد.
این اندیشه که جامعه شناسی باید توسط شایسته ترین و زبده ترین افراد آن اداره شود از گذشته های دور وجود داشته است اکثریت قریب به اتفاق مکاتب به صراحت یا به طور مبهم خواستار حکومت افراد لایق بوده و هنوز هم می باشند. در برخی کشورها روسای جمهور و نخست وزیران و وزیران نیز از میان آنان انتخاب می شوند که برجستگی و شایستگی خود را در مبارزات سیاسی یا مشاغل دولتی اعم نظامی و غیرنظامی و علمی و غیره نشان داده باشند.