نکاح دائم یک قرارداد غیر مالی است با آثار مالی مثل مهریه و نفقه، و در خصوص اهمیت آن باید گفته شود که ارزش فردی و اجتماعی نکاح که اساس تشکیل خانواده است و یک سنت فطری و نهاد اجتماعی است که از دیرباز وجود داشته و در شرایع و قوانین آن را ترغیب کرده اند. مصلحت فرد و اجتماع در این است که زن و مرد پیمان زناشویی ببندند و تشکیل خانواده دهند. با توجه به اهمیت بسیار مهم قرارداد ازدواج، قانونگذار شرایط و آثار خاصی برای آن مقرر کرده است و آزادی اراده افراد را در این زمینه محدود کرده است. قواعد راجع به نکاح در مواد ۱۰۳۴ تا ۱۱۱۹ قانون مدنی مندرج است.
ماده ۱۰۴۳ ق.م که درمورخ ۱۴/۸/۱۳۷۰ اصلاح شد قبل از اصلاح مقرر می داشت: (نکاح دختری که هنوز شوهرنکرده، اگرچه بیش از ۱۸ سال تمام داشته باشد، متوقف به اجازه پدر یا جد پدری او است. هرگاه پدر یا جدپدری بدون علت موجه، از دادن اجازه مضایقه کند، دختر میتواند با معرفی کامل مردی که میخواهد با او شوهرکند و شرایط نکاح و مهری که بین آنها قرار داده شده به دفتر ازدواج مراجعه و توسط دفتر مزبور مراتب را به پدر یا جد پدری اطلاع دهد و بعد از پانزده روز از تاریخ اطلاع دفتر مزبور میتواند نکاح را واقع سازد. ممکن است اطلاع مزبور به وسایل دیگری غیراز دفتر ازدواج به پدر یا جد داده شود ولی باید اطلاع مزبور مسلم گردد). بعد از اصلاح ماده فوق در سال۱۳۷۰ به صورت زیر در آمده است: ” نکاح دختر باکره اگرچه به سن بلوغ رسیده باشد موقوف به اجازه پدر و یا جد پدری اوست و هرگاه پدر یا جد پدری، بدون علت موجه از دادن اجازه مضایقه کند اجازه او ساقط و در این صورت دختر می تواند با معرفی کامل مردی که میخواهد با او ازدواج نماید و شرایط نکاح و مهری که بین آنها قرار داده شده پس از اخذ اجازه از دادگاه مدنی خاص به دفتر ازدواج مراجعه و نسبت به ثبت ازدواج اقدام نماید”.در این موارد، ماده ۱۰۴۱ ق.م هم به این موضوع اشاره داشته است که عقد نکاح دختر قبل از رسیدن به سن ۱۳ سال تمام شمسی و پسر قبل از رسیدن به سن ۱۵ سال تمام شمسی منوط است به اذن ولی به شرط مصلحت با تشخیص دادگاه صالح. باتوجه به تصویب قانون جدید خانواده انتظار می رفت وضعیت ازدواج کودکان که از جمله مباحث مورد نقد حقوقدانان و فعالین حقوق کودکان است، مشخص شود.