ژرف نگری در ماهیت حق، این پرسش را در ذهن پدید می آورد که به وجود آورنده حق چیست؟ آیا حقوق انسان اعتباراتی است که بر اساس قرارداد پدید می آیند؟ یا حق، خاستگاهی عینی دارد؟
منظور از خاستگاه حق، امری است که منشاء پدید آمدن آن است. از این بیان تفاوت بین منبع حق و خاستگاه حق معلوم می شود. مراد از منبع مجموعه ای از گزاره ها و قضایا است که حقوق را بیان می کند. واژه خاستگاه بیانگر اموری است که پدید آمدن گزاره ها بر اساس آن صورت گرفته است. به سخن دیگر، “منبع” ناظر به مقام اثبات و “خاستگاه” ناظر به مقام ثبوت است.
منبع حقوق در حقوق بشر غرب، اعلامیه های مربوط و قراردادهای موجود در این زمینه است و خاستگاه حقوق، طبیعت و حیثیت ذاتی انسان است که به عنوان “نظریه حقوق طبیعی” از آن یاد شد. عدم تمایز بین این دو واژه می تواند به برخی نتایج ناصحیح بیانجامد که بدان اشاره خواهد شد. درباره خاستگاه حقوق نظریات گوناگونی ارائه شده است که از یک نظر، قابل ارجاع به دو دیدگاه اساسی قراردادگرایی و عینیت گرایی است.
قراردادگرایان، قرارداد اجتماعی را تنها موجد حق می دانند و برآنند که حقوق پس از تشکیل جامعه مطرح می شود و معنا پیدا می کنند. بدون وجود جامعه، وجودی برای حقوق متصور نیست. از آنجا که تشکیل جامعه بر اساس قرارداد تحقق می یابد، حقوق نیز نمی تواند خاستگاهی جز قرارداد داشته باشد. علاوه بر این، اختلاف میان ملل گوناگون درباره حقوق انسان، دلیل دیگری بر فقدان مبنای واقعی برای حقوق است.
در مقابل گروه پیشین، عینیت گرایان معتقدند اعتبارات مربوط به حقوق انسان، بدون منشاء انتزاع، عینی و واقعی نیست و به اصطلاح هر امر عرضی باید به امر ذاتی بازگردد. عینیت گرایان مبتنی بودن حقوق بر تشکیل جامعه را انکار می کنند و قراردادی بودن تشکیل جامعه را نیز نمی پذیرند. آنها با تکیه بر مفاهیم مشترک در باب حقوق انسان که در طول تاریخ مطرح بوده، صرف وجود اختلاف در این باره را نقیض عینیت نمی دانند. این دیدگاه از سوی دانشمندان اسلامی نیز مورد قبول واقع شده است. آنها حقوق را دارای منشاء انتزاع عینی می شمارند.