آیا حقوق طبیعی در شریعت اسلام جایگاهی دارد؟ پاسخ این پرسش می تواند این شبهه را که با پذیرش حقوق طبیعی، به عنوان یک معیار پیشینی، جایی برای شریعت گرای باقی نمی ماند، حل کند. چنانچه که پیش تر بیان شد، وجود خاستگاهی برای حقوق بشر از نظر اسلام، هیچ منافاتی با اصل وجود شریعت ندارد؛ چون با مراجعه به همین گزاره های موجود در شریعت ومنابع آن می تواند به آنها دست یافت. احکام فقهی در مقام جعل و تشریع از ملاک های پیشینی پیروی می کنند، که همان مصالح و مفاسد موضوعات نسبت به وصول انسان ها به سعادت الهی است. بنابراین شریعت الهی کاشف از حقوق طبیعی و فطری انسان است.
پیامد این دیدگاه، آن است که منابع شریعت الهی توانایی بیان حدود حقوق طبیعی را دارد و حقوق فطری در اسلام مطلق نیست، بلکه در چارچوبی می باشد که در احکام فقهی بیان شده است. و در عین حال، نمی توان نقش عقل و فهم بشری بشری را در استنباط این حدود از منابع انکار کرد. پس حقوق فطری بشر، براساس حکمت الهی که در خلقت انسان مدنظر قرارگرفته است، برپایه منابع معرفت دینی قابل استنباط است و فهم بشر نیز در این استنباط دخیل خواهد بود.