کنترل و نظارت بر دستگاه اداری موضوعی است بسیار مهم و ممکن است توسط قوه مقننه(نظارت سیاسی) یا توسط خود اداره(نظارت اداری) یا قوه قضائیه(نظارت قضایی) صورت گیرد. نظارت اول و دوم بی طرفانه نیست؛ زیرا نظارت قوه مقننه سیاسی است و نظارت اداری نیز به جهت اینکه اداره، قاضی شکایات علیه خویش است و نمی تواند یک نظارت بی طرفانه باشد. تنها نظارت قضایی است که می تواند نظارتی بی طرفانه و موثر باشد و آن به دو شکل است: ایراد و دعوی.
ایراد، به این ترتیب است که در دعوایی که در دادگاه مطرح می شود یکی از متداعیین به یک مصوبه یا آیین نامه اداری که علیه او ابراز می شود ایراد می گیرد که آن مصوبه یا آیین نامه اداری خلاف قانون است. چنانچه دادگاه ایراد را وارد تشخیص دهد از اجرای آن آیین نامه یا مصوبه در همان مورد خاص خودداری می کند و اگر موضوع در صلاحیت دادگاه رسیدگی کننده نباشد دادگاه قرار اناطه صادر می کند و تا روشن شدن موضوع منتظر می ماند. ویژگی این رسیدگی آن است که مصوبه یا آیین نامه ای که مورد ایراد قرار گرفته است، لغو و ابطال نمی شود بلکه به قوت خود باقی است.
اما طرح شکایت به صورت دعوی به این صورت است که هر شخصی که از عمل یا تصمیم خلاف قانون اداره متضرر می تواند در دادگاه علیه اداره طرح دعوی کند و خواستار لغو و ابطال عمل و تصمیم اداری خلاف قانون شود و اگر زیانی متوجه او شده است اداره از لحاظ عمل یا تصمیم اداری خلاف قانون، مستقیماً به لغو و ابطال آن می انجامد.