اسلوب نویسندگی در رشته های مختلف حقوق که دارای خصوصیات ذیل است:
الف) به کار بردن صحیح اصطلاحات حقوقی به جای تعبیرهای عامیانه که نسبت باداء معانی حقوقی نارسا هستند مثلاً “پیمان دسته جمعی” که بجای اصطلاح فرنگی Contrat Collectif نهاده شده است. مناسب نیست و باید پیمان جمعی به کار برود. در انتخاب تعبیر(دسته جمعی) علاوه بر اینکه به تعبیر طولانی تری دست زده شده (و این خود در انتخاب اصطلاح، نقصی است) ظاهراً از تعبیرات عامیانه (نظیر رقص دسته جمعی و آواز دسته جمعی و مانند اینها) تقلید به عمل آمده است.
ب) رعایت اختصار در اصطلاحات و دوری از طول کلام. علت این است که علم حقوق با مصالح مردم سرو کار دارد هر لفظ و هر حرف که در عبارات حقوقی به کار رود توقع میرود که معنی خاصی داشته باشد و درباره یک یک آنها فکر کسانی که می خواهند به آنها ترتیب اثر دهند بکار خواهد رفت نه یکبار بلکه بارها پس سخن هرچه کوتاه تر باشد کار مراجعان به عبارت حقوقی آسان تر خواهد شد.
ج) اجتناب از استعمال مترادفات بنابراین در ماده ششم قانون آئین دادرسی مدنی که می گوید: (عقود و قراردادهائی که محل نظام عمومی یا برخلاف اخلاق حسنه است در دادگاه قابل تعریف اثر نیست). از جهت استعمال مترادف (یعنی عقود و قراردادها) رعایت قواعد انشاء حقوقی نشده است. اینکه بعضی عقود و قراردادها را دوچیز دانسته اند خود خطای دیگری است.
د) اجتناب از پدید آوردن تعبیرات و اسلوب جدید مگر اینکه نقص تعبیر موجود را معتقد بوده و عقیده خود را مستدلاً بیان کنند نه اینکه بدون اطلاع از وجود تعبیرات پخته ورسا خلق الساعه به تاسیس تعبیرات ناموزون توجه کنند(از قبیل برون ذاتی و مانند اینها) علوم میراث جوامع بشری است و اندیشه میلیونها نفوس روی آنها کار کرده است و این کارها تا حد زیادی ارزش دارند بدون دلیل قانع کننده نمی توان اندیشه های موجود سابق را به بازی گرفت تحرک بر اساس تعقل خوب است (در این باب بنگرید: مقدمه عمومی علم حقوق – شماره ۴۲۹ – تالیف نویسنده این سطور).
ه) در عصر ما برقرار کردن شبکه های علمی از طریق بیان ماخذ، شرط اساسی و حتمی است امروزه در این باره تلاش فراوانی می شود باید اسم کتاب و جلد آن (اگر چند مجلد است) و چاپ آن و صفحه و مولف ذکر شود متاسفانه هنوز حتی کسانی که به اهمیت این نکته پی برده اند از روی راحت طلبی و کمی مایه کتاب ها را بدون ذکر مآخذ مینویسند وآنرا قبیح نمی دانند.
و) رعایت اصول بلاغت اگر در سایر موارد پسندیده باشد در انشاء حقوقی به علت درمیان بودن پای مصلحت جامعه از امور واجب و اکید است.