ماده ۲۹۶(ق.م.ا مصوب ۱۳۹۲)- اگر کسی، عمداً جنایتی را بر عضو فردی وارد سازد و او به سبب سرایت جنایت فوت کند، چنانچه جنایت واقع شده(یعنی نتیجه مازاد که همان فوت می باشد)، مشمول تعریف جنایات عمدی باشد، قتل عمدی محسوب می شود؛ و درغیر اینصورت قتل، شبه عمدی است(ولی اصل ایراد جرح، بالطبع عمدی می باشد، فلذا) مرتکب علاوه بر قصاص عضو، به پرداخت دیه نفس(بابت قتل شبه عمدی) نیز محکوم می شود.
ماده ۲۹۷(ق.م.ا مصوب ۱۳۹۲)- اگر مرتکب با یک ضربه عمدی، موجب جنایتی بر عضو شود که منجر به قتل مجنی علیه گردد، چنانچه جنایت واقع شده(یعنی فوت)، مشمول تعریف جنایات عمدی باشد مثل ایراد ضربه با چماق به ناحیه سر، قتل عمدی محسوب می شود؛(توضیح اینکه در فرض ایراد یک ضربه مثلاً به ناحیه سر مجنی علیه و شکستن استخوان سر و در عین حال منتج شدن به فوت نامبرده، عضو، طی شرایطی که در ادامه ذکر می شود، دچار تداخل در نفس می گردد؛ در نتیجه در این فرض، قصاص نفس کافی بوده و در نتیجه جانی) به علت نقص عضو یا جراحتی که سبب قتل شده است به قصاص یا دیه محکوم نمی گردد.
ماده ۲۹۸(ق.م.ا مصوب ۱۳۹۲)- اگر کسی با یک ضربه عمدی، موجب جنایات متعددی بر اعضای مجنی علیه شود، چنانچه همه آنها به طور مشترک موجب قتل او شود و قتل نیز مشمول تعریف جنایات عمدی باشد فقط به قصاص نفس محکوم می شود.
ماده ۶۷۳(ق.م.ا مصوب ۱۳۹۲)- هرگاه جنایتی که موجب زوال یکی از منافع شده است، سرایت کند و سبب مرگ مجنی علیه شود دیه منفعت در دیه نفس تداخل می کند و تنها دیه نفس قابل مطالبه است.
1 Comment
واقعا عالی توضیح دادید،چون در کتابچه قانون ،بین ۲۹۶ و ۲۹۷ تناقض وجود داره در صورتی ک توضیح داخل پرانتز شما به درستی منظور قانون گذار رو روشن میکنه