یکی از شرایط اساسی تمامی عقود از جمله عقد ازدواج قصد طرفین و رضای آنها است. بنابراین عقد نکاح واقع می شود به ایجاب و قبولی که صراحتاً دلالت برقصد ازدواج نماید و از طرف دیگر طبق ماده ۱۰۶۲ ق.م: “نکاح واقع می شود به ایجاب و قبولی الفاظی که صریحاً دلالت برقصد ازدواج نماید”. بنابراین در صورت نبودن قصد، نکاح باطل و در صورت معیوب بودن رضا، موارد عدم نفوذ نکاح است. مهمترین مواردی که میتوان به عیوب رضا اشاره کرد: ۱- اشتباه ۲- اکراه ۳- تعلیق در عقد نکاح می باشد.
- اشتباه در نکاح: در نکاح، اشتباه تصور غلطی است که فرد ممکن است از اوصاف طرف دیگر یا هویت جسمی او داشته باشد. هرکدام از این تصورات غلط آثار حقوقی مخصوص به خود را دارد. اشتباه در هویت جسمی آن است که شخص به جای دیگری طرف عقد قرار گیرد. این نوع ازدواج به جهت نبودن وحدت قصد باطل است. بنابراین طبق ماده ۱۰۶۷ ق.م: “تعیین زن و شوهری به نحوی که برای هیچ یک از طرفین در شخص طرف دیگر شبهه نباشد شرط صحت نکاح است”.
- اکراه: اکراه فشار مادی یا معنوی نامشروعی است که بوسیله کسی بر طرف قرارداد وارد و او را وادار به انعقاد عقد نماید. اگر اکراه به درجه ای نباشد که قصد حاصل از اراده را خدشه دار سازد موجب عدم نفوذ نکاح خواهد بود. چنانچه ماده ۱۰۷۰ ق.م اعلام کرده است: “رضای زوجین شرط نفوذ عقد است و هرگاه مکره بعد از زوال کره عقد را اجازه کند نافذ است”. این ماده مربوط به تاثیر اکراه در رضای حاصل از عقد است نه در قصد طرفین. چنانچه اکراه به اندازه ای باشد که قصد فرد را دچار اشکال نماید، عقد باطل است و رضایت بعدی فرد تأثیری در آن ندارد.
- تعلیق در عقد نکاح: تعلیق در خود عقد نکاح موجب بطلان آن است. در قانون مدنی ایران عقد معلق طبق تصریح ماده ۱۸۹ مورد قبول واقع شده است ولی در خصوص عقد نکاح به لحاظ اهمیت عقد نکاح و تاثیر اثرات زیان بار جدایی در روابط اجتماعی مردم، قانون گذار تعلیق را از موارد بطلان عقد دانسته است. به عنوان مثال زوج در ضمن عقد نکاح به زوجه بگوید من به شرطی با تو ازدواج می کنم که در کنکور قبول شوی، مطابق ماده ۱۰۶۸ ق.م، تعلیق در عقد موجب بطلان چنین نکاحی است.