تصمیم گیری پروسه انتخاب بین فرآیندهای عملی مختلف است. امکان دارد در یک سطح فردی یا سازمانی به وقوع بپیوندد.
تکنیک های خاصی که در تصمیم گیری استفاده می شود، عبارتند از: (کل نگرانه و درختهای تصمیم گیری).
در مورد تصمیم قاطع خود شفاف باشید. اولین مرحله به آرامش فکری شما و به ارتباطات کمک می کند و گزارشی را برای آینده فراهم می سازد. ممکن است به کشف این مسئله منجر شود که فرضیاتی که قبلاً شکل گرفتهاند، مشکل را تشدید کرده اند.
برای مثال: یک تصمیم گیری باید باتوجه به کامپیوتری که خریداری شده است، انجام گیرد.
دستوالعمل ها (که شبیه اهداف نیستند) نتایجی هستند از یک تصمیم گیری ناشی می شوند و باید هر زمان که نیاز بود قابل ارزیابی باشند. در این مرحله لازم نیست درنظر بگیرید که آیا تضادی آشکار بین دستوالعمل ها وجود دارد یا خیر.
با اطلاع دادن به تمام سهامداران در مورد سود مورد نظر کارتان را شروع کنید که شامل: مشاوره، کسب اطلاعات و کنترل می باشد.
بین نیازهای اساسی، تمایز قائل شوید (بایدها) و مطلوبترین آنها (خواسته ها). تفاوت اصلی بین”بایدها”و “خواسته ها” این است که اگر یکی از موقعیت های تصمیم گیری با “بایدها” هماهنگی نداشت، این گزینه باید حذف شود. عدم هماهنگی با”خواسته ها” نباید به معنای حذف اتوماتیک باشد.
برای ارزیابی “بایدها” یک دستوالعمل باید کمیتی قابل یا استاندارد مشخص داشته باشد. مقیاسهای کمی “بایدها” را تعیین کنید؛ بالاترین قیمت ۶۰۰ یورو، کمترین حافظه RAM 1GB، حداقل هارد درایو GB100 این به این معناست که اگر گزینه ای برای هزینه های خرید بیشتر از ۶۰۰ یورو درنظر گرفته شود ،کمتر از ۱GB حافظه، یا کمتر از ۱۰۰ گیگابایت هارد درایو دارد، باید حذف شود.
اهمیت “خواسته ها” را بررسی کنید و از ۱ تا ۱۰ آنها را امتیازدهی کنید(۱۰ برای مهمترین، کمترین مقدار برای بی اهمیت ترین).
هنگامی که نیازهای اطلاعاتی به وجود آیند، باید اطلاعات مناسبی را به دست آورید و در این شرایط، ممکن است شامل پشتیبانی های کامپیوتری، نشریات تجاری و همکارانی باسواد باشند.
اطلاعات بدست آمده درمورد هر گزینه باید برخلاف هر دستورالعمل “بایدها” ثبت شوند.
گزینه هایی را حذف کنید که با “بایدها” هماهنگی ندارند. بررسی کنید که آیا هریک از گزینه ها در مورد قیمت، ظرفیت ذخیره سازی یا پردازشگر با “بایدها” تفاوت دارند یا خیر. اگر پاسخ منفی باشد، منطقی است که این گزینه حذف شود. گزینه ای که بیشترین هماهنگی را با “خواسته ها”داشت، بالاترین امتیاز و سایر گزینه ها امتیازهای نسبی به آنها تعلق می گیرد.