ازدواج کردن زن خارجی با تبعه ایرانی موجب تحصیل تابعیت ایران می شود. معمولاً هر کشوری برای ازدواج کردن متبوعش با اتباع خارجه یکسری مقررات و دستورالعمل هایی دارد و این مقررات، مصالح سیاسی و منافع ملی مورد توجه قانونگذار قرار می گیرد.
بند ۶ ماده ۹۷۶ق.م مقرر می دارد :”هر زن تبعه خارجی که شوهر ایرانی اختیار کند تبعه ایرانی محسوب میشود.”
با توجه به متن ماده فوق الذکر، می توان استنباط کرد که اراده زن تبعه خارجی در پذیرش تابعیت ایرانی شرط نیست. بعضی از نویسندگان معتقدند که پذیرش تابعیت به وسیله ازدواج از اراده خود زن ناشی می شود، زیرا زنی که با مردی خارجی ازدواج کرده، به طور ضمنی تابعیت او را نیز قبول کرده است و اگر نمی خواست به تابعیت این مرد درآید همسر او نمی شد. به نظر می رسد این نظریه نمی تواند صحیح باشد. زیرا ممکن است زنی که تبعه کشور دیگری است با مردی که تبعه ایران است ازدواج نماید ولی آگاهی نسبت به قانون ایران در مورد تغییر یا تحمیل تابعیت ایران به وی را نداشته باشد.
برخی دیگر نیز معتقدند که، بین اراده زن برای ازدواج یا ابراز اراده وی، جهت تغییر تابعیت تفاوت بسیار است. در مجموع می توان گفت دولت هایی که تغییر تابعیت در اثر ازدواج را برای زن الزامی دانسته اند، آن را به عنوان یکی از آثار عقد و ازدواج قبول کرده اند و به همین جهت معمولاً پس از طلاق یا فوت شوهر، زن می تواند به سادگی به تابعیت اصلی خود باز گردد.
در قانون ایران، زن که بواسطه ازدواج با یک مرد ایرانی، تابعیت ایران را کسب می نماید تا زمانی که رابطه زوجیت بین آنها برقرار است، ایرانی محسوب می گردد و در صورت طلاق یا فوت شوهر، باز هم زن ایرانی است، اما حق دارد با اطلاع کتبی به وزارت امور خارجه و ارائه گواهی طلاق با فوت شوهر به تابعیت قبلی خود رجوع نماید.
لازم به ذکر است در صورتی که شوهر ایرانی زن خارجی، فوت نماید و این زن از وی اولاد صغیر داشته باشد،
طبق ماده ۹۸۶ ق.م تا زمانی که اولاد صغیر او به سن ۱۸ سال تمام نرسیده باشند این زن نمی تواند به تابعیت سابق خود بر گردد. این پیش بینی قانونگذار، جهت حفظ حقوق اولاد صغیر ایرانی می باشد. زیرا هرگاه زن به تابعیت اصلی خود رجوع نماید، ممکن است اولاد صغیر ایرانی را همراه خود به کشور متبوعش برده و یا این که آنها را بدون سرپرست در ایران باقی بگذارد که در هر صورت منافع صغیر ایرانی به مخاطره خواهد افتاد.