استخراج اصل مطلب – استخراج نظر و هدف گوینده- استخراج علت و فلسفه یک حکم قانونی.
(فقه) تنقیح مناط بمعنی استخراج مأخذ و سبب وضع یک قانون معین است. در اصطلاح نوعی از قیاس قطعی است که علت و سبب وضع یک قانون را استخراج نموده و آن قانون را در هر موردی از موارد سکوت قانون که علت مزبور در آنجا وجود داشته باشد مورد استناد قرار می دهد. مثلاً بموجب ماده ۱۰ قانون مدنی قراردادهای خصوصی که مخالف صریح قانون نباشد نافذ است مناط و مأخذ و سبب وضع این ماده آزادی اراده افراد در روابط بین خودشان می باشد این مناط در ایقاعات هم وجود دارد زیرا میدانیم نظر قانونگذار این نیست که در مورد ایقاعات آزادی اراده وجود نداشته باشد بنابراین از روی ملاک و مناط ماده ده قانون مدنی می توان گفت: هر ایقاعی که مخالف صریح قانون نباشد نافذ است.
*فقها بجای قیاس قطعی اصطلاح تنقیح مناط را بکار می برند و تنقیح مناط را به دو نوع قطعی و ظنی تقسیم نمی کنند ولی پاره ای از فقهاء تنقیح مناط را به دو نوع مذکور تقسیم کرده اند.
(فقه) تنقیح مناط ظنی را فقهاء قدیم اساساً تنقیح مناط نمی گفتند بلکه از آن تعبیر بقیاس و قیاس ظنی می نمودند. در هرحال مقصود این است که هرگاه استخراج کننده مناط و علت، در کار خود بقطع و یقین نرسد بلکه در حالت گمان و ظن باقی بماند تنقیح مناط او یک تنقیح مناط ظنی است.
(فقه) مرادف تنقیح مناط است. بعضی از فقهاء اخیر بدون توجه به اصطلاحات قدیم تنقیح مناط را به دو نوع تنقیح مناط قطعی و ظنی تقسیم کرده اند.