به طور کلی وظایف این قوه را می توان در موارد زیر خلاصه کرد:
الف) کنترل قدرت حاکمان و نظارت بر اجرای صحیح و درست قوانین؛ که می تواند به یکی از اشکال زیر صورت پذیرد:
- تشکیل نهادهای خاص برای رسیدگی به جرایم و اتهامات رئیس جمهور، وزراء و معاونین، به این نوع قضاوت، “قضاوت سیاسی” هم اطلاق می گردد. در فرانسه، به چنین دادگاه سیاسی، “دیوان عدالت اداری” گفته می شود. البته در آمریکا رسیدگی به این اتهام توسط”دیوان عالی فدرال” صورت می گیرد.
- عدم اجرای آیین نامه و مصوبات قوه مجریه توسط دادگاه ها که مخالف قوانین عادی و قانون اساسی هستند. نظیر ایران.
- قضاوت درباره قانون یا قضات دستور نامه ای، که معمولاً در کشورهای مختلف توسط نهاد یکسانی صورت نمی گیرد. در آمریکا وظیفه انطباق و نظارت بر قوانین عادی در مقابل قانون اساسی بر عهده دیوان عالی فدرال است و در فرانسه جزو وظایف” شورای قانون اساسی” است.
- نظارت بر دارایی های مسئولان عالی رتبه نظام
ب) پاسداری از حقوق و آزادی های مشروع شهروندان در مقابل تعدیات و تجاوزات؛ اما جهت تضمین این امر لازم است اصول زیر مورد توجه قرار گیرد:
- اصل عدالت کیفری و دادرسی منصفانه: -صیانت و حفاظت از حق های قضایی شهروندان.-شفافیت در فرایند دادرسی.- رعایت حقوق بنیادین طرفین دعوی در تمام مراحل دادرسی.- حضور هئیت منصفه.- حق برخورداری و انتخاب وکیل. – تاسیس دادگاه و نهادهای مربوطه از قبیل زندان ها به موجب قانون.- رعایت اصل قانونی بودن جرایم و مجازات ها. – قابل تجدید نظر بودن احکام.
- تحقق و گسترش عدالت امنیت و آرامش در جامعه
- حل و فصل دعاوی و اختلافات مردم با یکدیگر و سازمانهای و نهادهای حکومتی.
- تعقیب، دستگیری و مجازات مجرمین و اقدام در جهت اصلاح آن.
ج) همکاری و مشارکت در وضع قوانین مطلوب، به دلیل مرتبط بودن با اجرای درست قوانین در دادگاه ها.