چهار اصل اساسی مذاکره اصولی درتمام مدتی که شما به فکر مذاکره میافتید تا موقعی که به توافق می رسید یا تصمیم به قطع مذاکره می گیرید از اعتبار برخوردار هستند. این مدت زمان را می توان به سه بخش تقسیم کرد: تجزیه و تحلیل، برنامه ریزی و بحث.
در حین مرحله تجزیه و تحلیل شما صرفاً سعی می کنید که موقعیت را شناسایی کنید – اطلاعات را جمع آوری کنید، آنها را سازمان دهی کنید و درباره آنها بیاندیشید. و درصدد برآئید که مسائل دیگران را که بینشهای متفاوت و یک جانبه، احساساً خصمانه و ارتباطات مبهم و تاریک دارند مورد بررسی قرار دهید و در همان حال نیز منافع خودتان و منافع طرف دیگر را دریابید و شناسایی کنید. شما درصدد برمی آیید و خواستار آن هستید که حق انتخاب های موجود روی میز مذاکره را درک کنید و هرنوع معیاری را که به عنوان پایه و شالوده توافق پیشنهاد گردیده است، شناسایی کنید.
به اختصار می توان گفت، برعکس چانه زدن بر روی مواضع، روش مذاکره اصولی یعنی تمرکز روی منافع، حق انتخاب هایی که برای هر دو طرف رضایت بخش باشد و استانداردهای منصفانه، معمولاً به یک توافق معقول و بخردانه منتهی می گردد. این روش به شما اجازه می دهد که بتدریج به یک تصمیم مشترک، با کارایی لازم، و فارغ از هزینه های متعارف پافشاری روی مواضع دست یابید، فقط باید خود را از قید و بند این مواضع رها سازید.
مقایسه انواع روش های چانه زنی