دانشمندان اصول فقه در ارتباط با جایگاه بنای عقلا که تحت عنوان سیره عقلا از آن یاد می کنند، چنین اظهار می دارند: «حجیّت بنای عقلا مبتنی بر موافقت شارع با آن است». بنای عقلا منبع مستقلی برای استنباط قواعد حقوق بشر نیست و در استناد به آن، اثبات موافقت و مشارکت شارع با آن لازم است. گاهی شارع در عمل به روش عقلا شرکت می جوید؛ مثلاً به ظاهر کلام عمل می کند و به آن ترتیب اثر می دهد. یا اینکه روش عقلا را قبول و امضا می نماید، چنان که در مورد اوفو بالعقود چنین نموده است، یا اینکه با اطلاع از روش عقلا، آن را مورد انکار قرار نمی دهد، مثل اینکه در مواردی که عقلا با توافق خود معامله را بر هم می زنند، شارع از آن نهی نمیکند. در همه این موارد با کشف موافقت شارع، می توان بنا به عقلا نیز استناد جست. در فقه شیعی، حداقل در دو مورد بسیار مهم به این امر استناد شده است. در مورد اول در باب«حجیّت خبر واحد» است. که متقن ترین ادله این است که بنای عقلا این است که به خبر اطمینان آور شخصی مورد اطمینان، ترتیب اثر می دهند و شاعر نیز این سیره را تأیید و امضا نموده و از آن منعی نکرده است؛ از این رو می توان به خبر واحد با شرط وثوق بدان، عمل نمود. مورد دوم نیز در باب«حجیت ظواهر کتاب و سنّت» است که مبنای آن چیزی جز بنای عقلا نمی باشد.