اشخاص بدون تابعیت، افرادی هستند که هیچ یک از دولت ها طبق قوانین و مقررات خود آنها را تبعه خود نمی داند. گرچه یکی از اصول تابعیت، این است که هر فردی باید دارای تابعیت باشد یعنی نفی بی تابعیتی، ولی در برخی از موارد ممکن است افراد بدون تابعیت گردند.
راه های فراوانی برای بی تابعیت شدن افراد وجود دارد. کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد، علل مختلفی را برای بی تابعیت شدن اشخاص، برشمرده است که عبارتند از: تعارض قوانین، استقلال سرزمین، قوانین مربوط به ازدواج، عملکردهای اداری، تبعیض، قوانین مربوط به ثبت تولد، اعمال اصل خون، سلب تابعیت و از دست دادن قهری تابعیت با اعمال قانون خاص. مختصراً می توان مواردی که شخص بدون تابعیت یا آپاتراید می گردد را به قرار ذیل نام برد:
بعضی از کشورها، اخراج از تابعیت را به عنوان مجازات اصلی و یا مجازات تبعی در قوانین خود قرار داده اند و در اثر اجرای مجازاتی که درباره شخص اعمال می شود تابعیت خود را از دست داده، در حالی که تابعیت کشور دیگری را هنوز به دست نیاورده است. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، سلب تابعیت را به عنوان مجازات ممنوع کرده است.
در قانون ایران در دو مورد سلب تابعیت پیش بینی شده است:
الف) در صورتی که تبعه ایران به درخواست خود او، تابعیت ایران را از دست دهد.
ب) در صورتی که به تابعیت کشور دیگری درآید.
ممکن است شخص در اثر پناهندگی و مهاجرت، تابعیت مبداء خود را از دست داده و هنوز به تابعیت دولت جدیدی نیز در نیامده باشد و در نتیجه بدون تابعیت بماند.
ممکن است شخص پس از ترک تابعیت یک کشور، اقدام به تحصیل تابعیت کشور جدیدی ننماید و بدین ترتیب بی تابعیت شود و یا این که قانون، شخصی را مخیّرکند که بین دو تابعیت یکی را انتخاب کند و او هیچ کدام را انتخاب نکند. در این صورت شخص بی تابعیت محسوب می گردد. به این اصل در حقوق بین الملل خصوصی، اصل تخییر گفته می شود.
ممکن است کشوری شرایط خاصی را پیش بینی کند که اگر آن شرایط برای تبعه ای پیش آمد تابعیت خود را از دست دهد و یا ممکن است بی تابعیتی در اثر اختلاف قوانین کشورهای مختلف از هنگام تولد برای طفل ایجاد شود. مثلاً هرگاه طفلی در ایران از پدر و مادر خارجی متولد شود و قانون دولت متبوع اولیای طفل، اصل خاک را پذیرفته باشد، این طفل از هنگام تولد بدون تابعیت خواهد بود.