اجرای حکم دادگاه همیشه با صدور اجراییه ملازمه ندارد. یعنی ممکن است حکم دادگاه همانطور که صادر شده انجام پذیرد و نظر محکوم له در حدود حکم صادر شده تأمین شود در حالیکه اجراییه ای هم در کار نباشد واین حالت در دو مورد امکان پذیر است:
۱- وقتی که محکوم علیه شخصاً به حکم دادگاه تسلیم و آنچه را که موضوع حکم است، خود اجرا کند.
۲- وقتی که قانون ترتیب دیگری غیر از اجراییه در نظر گرفته باشد.
ماده ۴ قانون اجرای احکام مدنی می گوید: «اجرای حکم با صدور اجراییه به عمل می آید مگر این که در قانون ترتیب دیگری مقرر شده باشد. در مواردی که سازمانها و موسسات دولتی و وابسته به دولت طرف دعوا نبوده ولی اجرای حکم باید به وسیلهی آنها صورت گیرد، صدور اجراییه لازم نیست و سازمان ها و موسسات مزبور مکلفند به دستور دادگاه حکم را اجرا کنند». بدین ترتیب در سه مورد زیر به حکم قانون، اجراییه صادر نمی شود.
الف- عملی بودن اجرای حکم به وسیله ی موسسات دولتی و وابسته به دولت
ب- اجرای حکم تمکین خاص زوجه از زوج
ج- اعلامی بودن حکم دادگاه: اصولاً موضوع حکم دادگاه به دو بخش تقسیم می شود. حکمی که موضوعش عملی است مثل تسلیم وجه یا فروش ملک یا بنای ساختمان که در این موارد صدور اجراییه لازم است. ولی گاهی موضوع حکم جنبه ی اعلامی دارد محکوم علیه دعوت به انجام عمل یا ترک عملی نمی شود بلکه وجود یک واقعیت اعلام میشود. بطلان یک سند از جمله ی موضوعات اعلامی است. از محکوم علیه انتظار کار و اقدامی نیست بلکه به او اعلام می شود که بین او و مدعی رابطه ی حقوقی وجود ندارد.
نظر به این که تنفیذ وصیت نامه ی خود نوشت توسط دادگاه از امور حسبی است و امورحسبی فاقد جنبه ی ترافعی است و از طرفی تنفیذ وصیت نامه مذکور از سوی دادگاه صرفاً جنبه ی اعلامی دارد لذا احتیاجی به صادر کردن اجراییه ندارد.